من و تو حتی اگر اهل فکر و اندیشه هم باشیم، حتی اگر اهل حساب و کتاب و
سنجش هم باشیم، وقتی هدفمان دنیا باشد، نمی توانیم به آنچه باید بیندیشیم.
اگر من و تو همه سعی و تلاشمان کسب ثروت و تحصیل قدرت و دست یابی به
مقام و موقعیت اجتماعی باشد، حال این هدف با هر جلوه و با هر توجیهی که ذهنمان
را بهخود مشغول کند، نمی گذارد آن گونه که باید اندیشه کنیم.
وقتی افزون طلبی و دنیاخواهی، من و تو را آن قدر به خود مشغول کند که
یادمان برود برای اینها نیامده ایم، دیگر اندیشیدن به فردای قیامت برایمان معنا ندارد.
زیاده خواهیِ دنیایی، گردابی است که از ساحل اندیشه درست دورت می کند و به
نابودی ات می کشاند و این گرداب، بارها و بارها پیش پای هر کدام از ما پهن می شود.
زینهار از آن لحظه که اندیشه مان طعمه این گرداب شود!
نظرات شما عزیزان: